نظام الملک آینده ایران را چگونه ترسیم کرده است؟، از دل میراث ایرانی اندیشه های متناسب با جامعه ما پیدا می شود
به گزارش وبلاگ بخار، کتاب آینده در گذشته ایران، نظام الملک در آینه تاریخ با حضور منصوره اتحادیه نظام مافی، مدیر نشر تاریخ ایران، ژاله آموزگار، استاد فرهنگ و زبان های باستانی، مسعود جعفری، استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نگین یاوری، مؤلف کتاب و علی دهباشی، دبیر نشست شنبه 20 خرداد در کافه مانا برگزار شد. طبق اعلام قبلی قرار بود در این برنامه محمد دهقانی، مترجم و پژوهشگر تاریخ و ادبیات نیز حضور داشته باشد که در این جلسه حضور پیدا نکرد.
نگین یاوری درباره انگیزه اش از تالیف کتاب گفت: استادم پیشنهاد کرد برای رساله سراغ نظام الملک بروم و این پرسش را مطرح کنم که نظام الملک که بود؟ آیا نظام الملک یکی از وزرای فهرست بلندوبالای درجه یکی است که در فهرست سیاستمداران ایران پس از ورود اسلام به ایران داریم که ایرانی تبار بودند. استادم پیشنهاد کرد از اینجا آغاز کنم آیا نظام الملک یک آغاز تازه است یا آخرین وزیر مقتدر یک خط است که پنج قرن پیش از او آغاز شده است؟
او اضافه نمود: با این سوال کارم را آغاز کردم و طی نوشتن تز(رساله) به این نتیجه رسیدم که نظام الملک آینده ایران را دیده است. لذا نوشتن این کتاب را باید 10 سال پیش آغاز می کردم که آن موقع در تاریخ معاصر ما نظام الملک نبود اما پس از نوشتن کتاب اندرز به سلطان به این فکر افتادم که بخش انتهای نظام الملک باید زمان دیگری نوشته گردد و فعلا وقت نوشتنش نیست.
این مولف گفت: امروز خوشحالم که این ریسک را کردم و کتاب آینده در گذشته ایران، نظام الملک در آینه تاریخ را چندین سال نگه داشتم و سراغ کارهای دیگری رفتم. آن موقع افراد زیادی به من گفتند کتاب تمام شده و بهتر است که چاپ گردد، اما من می دانستم که کتاب نظام الملک هنوز تمام نشده است و در کتاب هم در فصل انتهای همین دغدغه را بروز دادم که تاریخ زنده نظام الملک، آینده ایران را چگونه ترسیم کرده است؟ او چه طور جزئی از ایران شده و ایران چگونه جزئی از نظام الملک شده است؟
نگین یاوری گفت: در حقیقت روندها و نیروهایی که در قرن پنجم هجری بوده و آنچه که در قرن بیستم به عنوان ایران شناخته می گردد، چگونه باعث شدند ایران در گذشته و ایران امروز با هم مرتبط باشند؟ لذا فصل پنجم کتاب دقیقا درباره رنسانس نظام الملک شناسی در ایران با آثار سید جواد طباطبایی، مجله سیاست نامه و بعضی کتاب های دیگر است.
او ادامه داد: نمایش بسیار ناموفقی هم درباره نظام الملک در تالار چارسو به صحنه رفت که بلیط های آن به فروش نرفت! اما امروز نظام الملک دوباره جزء فرهنگ و اندیشه سیاسی ماست و در ایران باز هم احیاء شد. بنابراین بحث من در این کتاب به لحاظ روش این است که زندگی نامه هیچ وقت تمام نمی گردد؛ هر چند آخرش پیداست که چه خواهد شد. برای همین کتاب از آغاز تا انتها با ورود و خروج نظام الملک به صحنه سیاسی ایران درگیر است، چون موضوع کتاب زندگی نامه فردی است که کارش تمام شده اما ما در پی این هستیم که تاثیر او را در تاریخ بعد از خودش دریابیم.
عضو انستیتو تحقیقات لایپزیک آلمان در بخش دیگری از سخنانش گفت: در این کتاب یک فرضیه ارائه کردم که آیا سلجوقیان جزئی از تاریخ ما بودند یا خیر؟ برای رسیدن به پاسخ به جوانب مختلف آن می پردازم که بر اساس آنچه به دست می آورم بقیه کتاب شکل می گیرد. اگر بخواهیم تاریخ ایران قرن پنجم را بنویسیم در حقیقت باید تاریخ نظام الملک را بنویسیم. به عبارتی مرکز ثقل این تاریخ که ایران در زمان سلجوقیان کجا بود، چه خبر بود، هویت ایران چه بود و چه کسانی بر سر کار بودند و قدرت های رو به افول کدام بودند؟ پاسخ این سوال ها، در حقیقت نظام الملک است که سرنخ این پرسش ها را جمع می کند و آنچه درباره نظام الملک مطرح است که او سیاست را جزء ساحتی از اندیشه می داند که باید به آن پرداخت که این هم جزئی از تاریخ ماست که باید به آن بپردازیم.
نگین یاوری گفت: چنان که در فارسنامه ابن بلخی آمده که میراث ایران برای ما حکمرانی است و ما از آن میراث حکومتداری را یاد می گیریم و از این حکومتداری سیاست را می آموزیم. خلاصه کتاب از جوانب مختلف به این مساله می پردازد و نتیجه گیری کتاب در قرن پنجم این است یکی از دلایلی که می گردد نظام الملک را محور قرن پنجم تاریخ ایران در نظر بگیریم تضادهای مختلفی است که در این شخصیت جمع می گردد؛ او مانند ژولیوس سزار و تمام حکمرانان بزرگ تاریخ مرزها را کنار می زد؛ او هم ایرانی است هم شافعی، دولتی که در خدمتش بود ترک و حنفی. نظام الملک پیر و خردمند و ملکشاه سرخود، سرخوش، جوان و ترک و لایه های مختلف دیگر.
او اضافه نمود: نظام الملک قصد داشت خاندان آل عباس را در مقابل سلجوقیان بزرگ کند تا بتواند برای مهار سلجوقیان از آنها بهره بگیرد. از طرفی می دانست که به عباسیان نیز تا حدی باید قدرت داد، چون متحدان اصلی عباسیان، حنبلی های بغداد بودند که از لحاظ آینده نگری و درایت و وسع دیدشان با آرزوهایی که نظام الملک برای سرزمینش داشت، خیلی فاصله داشتند. اما ایجاد تعادل میان نیروها و روندهای متضاد را باید اصل موفقیت نظام الملک ببینیم. بنابراین سخن من در باقی فصل های کتاب در این است که نشان دهم چطور این موازنه سیاسی که او بنا می کند قابل خواندن و بازیابی است؟ در واقع چگونه از لابه لای تاریخ قرن پنجم مفاهیم انتزاعی را از متون بیرون بیاوریم که دریابیم در سیاست و امر سیاسی، ایران کجاست؟
سیمای اسطوره ای نظام الملک در متون تاریخی
مسعود جعفری در ادامه این رونمایی گفت: در واقع کتاب آینده در گذشته ایران با تیتر فرعی نظام الملک در آینه تاریخ ادامه کتاب اندرز به حاکم است و فصل پنجم کتاب که بحث اصلی را دربرمی گیرد برای امروز ما مناسب است. در این فصل نشان می دهد که چگونه نظام الملک به چهره ای برای امروز ما تبدیل شد؟ چون ما در تاریخ شخصیتی به عنوان نظام الملک داریم و بعد سیمایی که رنگ اسطوره ای گرفته که این رنگ از زمان حیات خودش آغاز شده است بر اساس همان داستان معروفی که در این کتاب هم آمده است: نظام الملک حواله یا برات کشتیرانی های دریای جیحون(آمو دریا) را نوشت تا از انطاکیه روم بگیرند! کشتیرانان پیش ملکشاه سلجوقی آمدند و گفتند: چطوری می توانیم به انطاکیه برویم و قبض را بگیریم؟ بعد نظام الملک گفت: آنها می توانند قبض را بدهند و پولشان را بگیرند. فقط خواستم در تواریخ ثبت گردد که دوران پادشاهی شما چگونه بوده است...
او اضافه نمود: نگین یاوری در بررسی چهره اسطوره ای نظام الملک متون تاریخی را قرن به قرن بررسی کرده تا به قرن معاصر رسیده است. ویژگی مهم کتاب، چشم انداز تطبیقی آن است که هم درباره اروپای قدیم و اندیشه های سیاسی تازه مطالبی ارائه می دهد که برای ما تازگی دارد. کتاب برخلاف بعضی از آثار محققان و مولفان ایرانی پرگویی ندارد و مطالب را خیلی روشن بیان کرده است. از منظر ارجاعات و منابع در نگاه من به عنوان خواننده افراط شده و تقریبا صد صفحه انتها کتاب به ارجاعات و منابع اختصاص داده شده است. هر چند برای ما مغتنم است که با منابع تازه آشنا شویم اما قدری غیرمعمول است و می شد فشرده تر باشد.
عضو فرهنگستان زبان فارسی گفت: آنچه که می توان به آن اشاره کرد، بیرون از متن کتاب است، در واقع همه کسانی که در این فضا جمع شدیم و دغدغه ایران داریم، برایمان مسائلی غیر از کتاب فی نفسه هم مطرح است که در تاریخ فرهنگی ما مکرر تکرار شده است و نوجوانان و جوانان هم که ممکن است بعضی اوقات اظهار نگرانی و بی تابی کنند، باید بدانند وقتی فضای سیاسی نامناسب می گردد در همه جای دنیا به فرهنگ پناه می برند. خوشبختانه فرهنگ ما آن قدر غنا دارد که می تواند به گشایش های سیاسی منجر گردد.
مسعود جعفری گفت: امروز اندیشه سیاسی به دست سیاستمداران آن قدر آسیب دیده است که کار سیاستمداران نیست که آن را احیا و بسامان کنند. لذا باید در این عرصه عقلا وارد شوند از این زاویه اندیشه ورزی سیاسی خیلی خیلی برای ما مهم است. لذا در فصل آخر کتاب به تصویر نظام الملک در دوره معاصر می پردازد که عملا ما را وارد این حوزه می کند.
او ادامه داد: نظام الملک از دوره مشروطه تا سال 57 به عنوان یک چهره سیاسی بزرگ مطرح نبود تا الگو و سرمشق باشد. اگر یادمان باشد امیرکبیر بیشترین نقش را داشت به علت نحوه شهادت، مظلومیت، مسائل مذهبی و نزدیکی زمانه اش به ما. در آن دوره خواستیم از امیرکبیر برای استقلال و هویت ایران الگو بگیریم در برابر افراط و تفریطی که وجود داشت. اما صحبت جدی از نظام الملک در میان نبود.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی مطرح نمود: از دهه 60 به بعد با تحولاتی که در جامعه ما رخ داد، نگاه ها به تاریخ و فرهنگ عمیق تر شد به طوری که بر آن شدیم که به جست وجوی ریشه ها برویم تا دریابیم چه بود؟ چه شد؟ چرا این گونه شد؟ در این جست وجوها به ریشه های کهن تر رسیدیم که یکی از آنها نظام الملک است و سیاست نامه ها و بازخوانی آنها حتما منشا خیر و برکت خواهد شد. لذا ما در این دوره باید قدری صبور باشیم و راه حل های مقطعی و سریع را نبینیم و از دل این میراث اندیشه های متناسب با زمان و شرایط جامعه ما پیدا می گردد و من این کتاب را در این افق می بینیم و کوشش هایی هم که مرحوم طباطبایی درباره سیاست نامه ها و اندیشه سیاسی کرد به همین علت بود.
مسعود جعفری گفت: به نظرم کتاب آینده در گذشته ایران می تواند خون تازه ای در احیای اندیشه سیاسی جامعه ما باشد که ریشه های آن به نظام الملک، امیرکبیر و دیگران برمی گردد که از دل آنها بتوانیم راه های تازه ای پیدا کنیم که به گشایش های سیاسی هم منجر گردد
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران